عید چین باستان
عید چین باستان سلام دختر محبوبم
قبل از هر چیز فرا رسیدن عید نوروز چین باستان رو به شما و به بابایی و همچنین خودم
و تمام دوستان خوب چینی مون تبریک میگم.امیدوارم سالی پر از خوشی و سلامتی و برکت رو پیش رو داشته باشیم. اینو بدون عاشقتیم دردونه قشنگم
روز پنج شنبه هفته گذشته از طرف سفارت چین دعوت داشتیم که تو مراسمی که به مناسبت سال جدید چینی برگزار میشد شرکت کنیم. این مراسم مخصوص تاجران،شرکتها و موسسه هایی که با این کشور همکاری میکنن گرفته شده بود.ساعت 1 من و شما و خاله لاله رفتیم دنبال بابایی و از شرکت بابا رو برداشتیم و رفتیم سفارت.واییییییییییی چه جمعیتی اومده بودن. تا حالا اینقدر جمعیت تو سفارت ندیده بودم 99% هم ایرانی بودن.سالهای پیش چون جاشون کوچیکتر بودن مهمانهاشونم کم بود ولی حالا که ساختمان جدیدی رو ساختن جاشون وسیعتر شده چقدر آدم دعوت کرده بودن.خلاصه ما هم رفتیم و در بدو ورود مراسم شیر بازی رو دیدیم و شما هم خیلی خوشت اومد. بعد هم به دلیل ازدحام جمعیت من خیلی تو محوطه نموندم رفتیم داخل و به دوستانمون پیوستیم. از بازارچه خیریه اش دیدن کردیم که خیلی هم گرون بود همه چی. من فقط یه اریگامی خریدم که بابا بهش فانوس میگفت. بعد هم صف طولانی غذاهای چینی و دیدار با سفیر چین و...خیلی خوشم نیومد چون اصلا مشخص نبود چه خبره.کلا خیلی نامنظم بود. مثل هر سال که فقط خود چینی ها بودن نبود. آخرش هم آتش بازی بود و بعد اتمام مراسم.
این چند تا عکس مربوط به اون روزه که خیلی هم خوب نشدن
شایلین و بابایی و خاله لاله با آقای سلطان جنگل
دختر نازم در آغوش بابایی تو قسمتی که برای بازی بچه ها در نظر گرفته شده بود
این قسمت برای من خیلی جالب بود. این آقای هنرمند چینی با پودر های رنگی بر روی یه صفحه ای نمیدونم از چه جنسی بود با پاشیدن پودرها عکس یه دختر رو داشت میکشید که روبروش نشسته بود واقعا شگفت انگیز بود. هر یه نفر که میخواست عکسشو بکشه 50 هزار تومن باید میداد. واقعا جالب بود. دلم میخواست برای دخترم هم بکشه که شایلین یه جا بند نشد.اینجا داره ابروها و چشماشو با یه چیزی منظم میکنه
این آقا هم با هنرمندی کامل داره از شیره مخصوص آب نبات یا یه چیزی شبیه پولکی خودمون به شکلهای مختلف درست میکنه. خیلی جالب بود البته من این کار رو قبلا تو چین دیده بودم که بهش میگن (تان رن)شایلین خوشگل من دو تا ازاینا نوش جان کرد یه پروانه یه اژدها
اینم دخمل عزیزم در آغوش دوست خوبمون چین دان
اینم قسمت آخر مراسم
فقط یه چیزی یادم رفت عکس صفهای طولانی هموطنای عزیزمون در مقابل غرفه های غذاهای مختلف چینی بذارم. خیلی جالب بود ساعتها واسه گرفتن یه غذا صف کشیدن همه.آخه غذاهای چینی خیلی خوشمزه است خوب منم عاشق غذای چینیم
مامانی
چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگن چینی ها هنرمندن بیخود پس نگفتن چه نقاشی قشنگی
میگم مهتاب خوش به حالت میری اونجا چه چیزیهای خوشگلی میتونی بخری از صنایع دستیشون به جای منم خرید کن
هر چند اینقد ازدحام ایرانیها زیاد بود من چیز زیادی ندیدم. آبنباتهاش هم قشنگ بودن ولی شایلینه دیگه سریع نوش جون کرد
