شایلینشایلین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

shaylin1

هفدهمین مروارید تو صدف دهن خوشگل شایلینم

1391/10/12 11:51
نویسنده : مامانی
591 بازدید
اشتراک گذاری

شایلینی من سلام. گل قشنگم اومدم یه خبری رو بهت بدم. ماجرا از این قراره که چند وقتیه که شما گاهگداری میگفتی مامانی دندونم درد میکنه چون شکلات خوردم. در حالیکه من اصلا به شما شکلات نمیدم هر وقت هم دندوناتو نگاه میکردم چیز غیر عادی نمیدیدم. تصمیم گرفته بودم در اولین فرصت پیش دندونپزشک ببرمت. ولی دیشب که خونه مامان جون اینا بودیم وقتی داشتی میوه میخوردی یه هو دستتو گذاشتی رو لپت و گفتی مامانی دندونم درد میکنه منو ببر دندونپزشک. باز نگران شدم و دوباره دندوناتو نگاه کردم. وای دیدم یه دندون آسیاب خوشگل از لثه ات زده بیرون. از خوشحالی جیغ زدم مثل همون روزی که اولین مرواریدت تو لثه خوشگلت خورد به انگشت مامانی.اون روز خونه خاله نوشین بودیم بلند شده بودم از ذوق میرقصیدم تو هم هاج و واج مامانی رو نگاه میکردی تو بغل خاله نوشین. اون موقع هشت ماهت بود. وای شایلین جونم دیشب هم همین حالو داشتم. حیف که همه نشسته بودن نمی تونستم بالا پایین بپرم. وقتی بهت گفتم داری دندون در میاری با ذوق فقط منو نگاه میکردی.الهی قربون خودتو و دندونتو نگاه کردنت بشممممم.ماچهفدهمین دندونت مبارکت باشه عشقم

دیشب وقتی عمو سامان اومد تا دیدیش گفتی: سلاااااام آقا ساماااااااااااان خوش اومدی. الهی فدات بشم که اینقد شیرین زبونی. هر وقت من میخوام بگم از دستت ناراحتم سریع میای میشنی بغلم و میگی مامانی دلم برات تنگ شده بود و میخوای اینجوری موضوعی که باعث ناراحتیم شده رو از یاد ببرم. دیشب داشتی مثل همیشه لوازم آرایشی منو بهم میریختی و می مالیدی رو سر و صورتت. وقتی ازت گرفتم گفتی: مامانی تو منو دوس ندالی؟ اینو با یه حالت مظلومیتی گفتی که دلم آتیش گرفت. بغلت کردم و گفتم جوجوی قشنگم خیلی دوستت دارم ولی لوازم آرایشی واست خوب نیست ممکنه پوستت خراب بشه.گفتی: آهان. باشه دیجه دس نمیزنم.الهی قربونت برم که اینقدر ناز و ملوسی. میخورمت نازگلکم.

اینم چند تا عکس از دخمل نانازم

عکس شایلین خانم تو نمایشگاه کودک در تابستان 91

دخملی در حالیکه دستشو کرده تو کیف خاله نوشین و با لوازم آرایش خاله جون خودشو رژ مالی کرده

دخملی دست تو دست یه پسر کوچولوی شیطون تو آتلیه عکاسی، این پسر کوچولو خیلی از شایلین خوشش اومده بود و همش دور بر دخمل خوشگلم می پلکید

اینجا هم اون پسر شیطون همه رو غافلگیر کرده و ناناز خوشمزه ما رو بوسش میکنه. ای پسر شیطون دفعه آخرت باشه هاعینک

عزیز دلم الان دیگه وقت ندارم باید زود ناهار بخورم و ساعت یک و نیم کلاس دارم اگه دیر برم استاد غایب میزنه منو. بازم عکسای دیگه ازت میزارم. بذار عکسای قبلیت رو هم پیدا کنم هی عکسای بیشتر ازت میذارم. فعلا بابای گل خوشگلم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به shaylin1 می باشد