شایلینشایلین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

shaylin1

مامانی سرش شلوغه

1392/7/16 12:45
نویسنده : مامانی
354 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازنینم

عزیز دلم منو ببخش این روزا خیلی سرم شلوغه. اصلا نمی تونم ازت بنویسم و یا عکسی برات بذارم. آخه این تنظیم عکسا رو هم نمیتونم انجام بدم چون ویندوز کامپیوترم که عوض شده هنوز نیومدن یه سری برنامه ها رو برام بریزن.بعدشم که هم تو اداره سرم شلوغه هم خونه. همش دارم دنبال خونه می گردم که بیایم نزدیک به دانشگاه و مهد کودک ساکن بشیم. تو اداره هم درگیر انجام مقدمات لازم برای جشنواره روز بین المللی شدن دانشگاه هستم. شما هم که ماشالا اینقد پدرمونو درمیاری که حد نداره. همش گریه میکنی بهونه میگیری و لجبازی میکنی.ناراحتولی هزار ماشالا حسابی سر زبون داری و همه چی رو سریع یاد میگیری. شعرای ترکی و فارسی رو برات میخونیم بلافاصله حفظ میکنی. دیروز وقت مشاوره تو دانشکده علوم تربیتی داشتم میخواستم شما رو هم ببرم خاله لاله بعد از ناهار شما رو آورد اینجا که ببرمت. وقتی رسیدی تو بغل خاله خواب بودی. از مستخدم پتو گرفتم و خودم هم یه متکای کوچولو و یه قالیچه داشتم انداختیم زیرت و تو اتاق خوابیدی. وقتی چشاتو باز کردی دیدی پیش منی خیلی ذوق کرده بودی و مثل پیشی خودتو لوس میکردی. یه ورق کاغذ برداشته بودی و با مارکر روش عکس منو بابایی و خودتو دایی سعید رو کشیدی. نمیدونم برای چی دایی سعید رو آوردی تو جمع خودمون؟!!برام جالب بود. البته بگما عکسا فقط چند شکل گرد و دایره شکل بودن. البته من شبیه دایره هستم نیشخندولی بابایی و دایی سعید و شما هیچ شباهتی به دایره ندارید.قلب

وای دخترم خیلی کار دارم فعلا بای بای 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

بابای ملیسا
15 اردیبهشت 92 15:40
با سلام ، وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگ و زیباست . وبلاگ ملیسا خانم با عکسهای سفرنامه اصفهانش منتظر نظرهای گرم و دوست داشتنی شما بزرگوار هستش...منتظرتون هستیم .


با سلام چشم الان به وب ملیسای نازنین سر میزنم.
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
16 اردیبهشت 92 0:09
سلام مامان پرکار خسته نباشی پرستش من هم این روزا همش نق میزنه و گریه میکنه همش دلش میخواد من بشینم باهاش بازی کنم و فیلم ببینم ، انگار که خودم کار و زندگی ندارم


سلام عزیزم. الهی قربون اون پرستش خوشگلم بشم.بوووووس
شایلین که پدر ما رو درآورده اصلا آروم و قرار نداره وروجک. گریه هاشم که دیگه نگو. پرستش نازمو ببوس
مامان آمیتیس
16 اردیبهشت 92 13:11
سلام دوست خوبم خسته نباشيد عزيز دلم رو ببوس ايشالا سرت خلوت شه و عكساي خانوم گلو زودتر ببينيم


سلام عزیزم مرسی حتما.نازگلتو ببوس
پرهام ومامانش
18 اردیبهشت 92 15:17
_ (¯`·.·'¯) _______ ___ `·.,(¯`·.·'¯) _____ _______ `·.,(¯`·.·'¯) __ ___________`·.,.·´ ___
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به shaylin1 می باشد