شایلینشایلین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

shaylin1

27 ماهگی

1391/10/27 15:18
نویسنده : مامانی
381 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر ماهم

امروز خیلی خسته ام از صبح تا حالا همش کار کردم و یه لحظه وقت نداشتم استراحت کنم. راستی گلکم امروز 27 ماهگی شما تموم میشه و شما پا میذاری به 28 ماهگی. دو سال و سه ماه پیش در چنین روزی من بر روی تخت بیمارستان دراز کشیده بودم و تو نازنینم تو یه تخت کوچولوی چرخ داری کنارم بودی. حتی یک لحظه هم نمی تونستم چشم ازت بردارم. همش فکر میکردم نباید چشامو ببندم و باید همش شما را تماشا کنم. مامان جون همش میگفت بخواب و استراحت کن ولی نمی تونستم. وای یادمه بابات هم که تا شب پیشمون بود محو تماشای تو بود و تو پوست خودش نمی گنجید. مامان می گفت به محض اینکه خبر دار شد شما به دنیا اومدی با خوشحالی به پدر و مادرش یعنی پدربزرگ و مادربزرگ شما زنگ زده بود و پشت گوشی گریه کرده بود. خاله نوشین میگفت بابایی به هر پرسنلی که بهش تبریک میگفته پولی هدیه میکرده و خیلی خوشحال بوده.تو فیلم هست که خودت دیدی بابایی که از پشت شیشه شما رو تماشا می کنه اشک تو چشاشه. وای چه روز قشنگی. اون روز نقطه عطفی تو زندگی من بود و از همان روز که تو رو در آغوش گرفتم زندگی رنگ دیگه پیدا کرده و من مادر شده بودم. بهترین و زیباترین حس دنیا. با هیچ شادی و خوشی دنیا نمیشه این حسو عوض کرد.من بیهوش نبودم بلکه از کمر بی حسم کرده بودن. وقتی دکتر طاهری مهربان شما رو بهم نشون داد نمیدونستم چی بگم فقط گفتم شبیه چینی هاست.بعد کم کم از هوش رفته و دچار سستی و رخوت شده بودم. بی حسی پاهامو نمی تونستم تحمل کنم و تو ریکاوری دائم با صدای بلند دعا میخوندم تا به خاطر بی حسی پاهام حالم بد نشه.وقتی از ریکاوری اومده بودم بیرون بابایی مثل پروانه دورم میچرخید و من دائم سراغ شما رو میگرفتم اونم میگفت نگران نباش خوبه الان میارنش. نازگلم ممنون که اومدی و زندگی ما رو قشنگتر کردی. عاشقتم گل من. تولد 27 ماهگیت مبارک.الهی که صد ساله بشی و هر روز شاهد بالیدن و به سر و سامان رسیدنت باشیم.

دیشب بهم گفتی مامانی فردا نرو اداره بمون پیشم. الهی دورت بگردم چرا اینقد حساسی؟نمی دونم بعد از این چه جوری میذارمت مهد کودک.تو رو خدا آروم باش و دوری منو بیشتر تحمل کن نازنینمناراحتدیشب میخواستم ازت عکس بگیرم تا بذارم تو وبلاگت همکاری نکردی و عکسا خراب شدن. انشاا...بتونم چند عکس جدید بگیرم و بذارم اینجا. چند روزیه دارم سعی میکنم دیگه نذارم به موبایلم دست بزنی ولی کوتاه نمیای. چیکار کنم؟!الان زنگ زدم سفارش دادم سی دی های بارنی رو برات بیارن. چون شما اصلا به اسباب بازی علاقه ای نشون نمیدی. همش فقط چند دقیقه برات جذابیت داره و بعد رهاش میکنی میری سراغ سی دی و موبایل. البته کتابو دوست داری و من همیشه برات میخونم. دیروز هم دو تا کتاب جدید از مجموعه خاله بازی کیتی برات گرفتم خوشت اومده بود. حالا تصمیم دارم وسایل بازی پزشکی رو برات بگیرم چون دیروز میگفتی مامان منو معاینه کن. مامانی من سرفه چردم من شربت میخولم. مامانی به من آمپول بزن. ای جون منی تو آخه کدوم بچه ای هوس این چیزا رو میکنه عسلم. ایشاا... همیشه سالم تندرست باشی نازگلم. بوس بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به shaylin1 می باشد